Selected
Original Text
Mostafa Khorramdel
Abdullah Yusuf Ali
Abdul Majid Daryabadi
Abul Ala Maududi
Ahmed Ali
Ahmed Raza Khan
A. J. Arberry
Ali Quli Qarai
Hasan al-Fatih Qaribullah and Ahmad Darwish
Mohammad Habib Shakir
Mohammed Marmaduke William Pickthall
Muhammad Sarwar
Muhammad Taqi-ud-Din al-Hilali and Muhammad Muhsin Khan
Safi-ur-Rahman al-Mubarakpuri
Saheeh International
Talal Itani
Transliteration
Wahiduddin Khan
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.
22:25
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ ٱلَّذِى جَعَلْنَـٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً ٱلْعَـٰكِفُ فِيهِ وَٱلْبَادِ ۚ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍۭ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
22:25
بیگمان کسانی که کفر میورزند و (مردمان را) از راه خدا (که دین اسلام است) و (مؤمنان را) از (ورود به) مسجدالحرام باز میدارند که (مکّه است و ما) آن را برای همهی مردمان، اعم از کسانی که در آنجا زندگی میکنند و یا از نقاط دیگر بدان وارد میشوند، یکسان (حرم امن و امان و محلّ مراسم حجّ و عمره) نمودهایم، همچنین کسانی که با توسّل به ظلم (از حدّ اعتدال خارج میشوند و) در آن سرزمین مرتکب خلاف میگردند، عذاب دردناکی بدیشان میچشانیم. [[«الْمَسْجِدِ الْحَرَام»: مراد مکّه است که به سبب اهمّیّت فراوان مسجدالحرام، از مکّه بدان تعبیر شده است. «سَوَآءً»: برابر و یکسان. مفعول دوم است. «الْعَاکِفُ»: ساکن. مقیم. فاعل (سَوَآءً) میباشد. «الْبَادِ»: از بادیه آینده. مراد زُوّار و حجّاجی است که از اطراف و اکناف به مکّه میآیند. اصل آن (الْبادی) است. «بِإلْحَادٍ»: إلحاد به معنی انحراف از حد اعتدال است. مفعولبه است و حرف (ب) در اوّل آن زائد است (نگا: مریم / 25). «بِظُلْمٍ»: ستمگرانه. به سبب ظلم. «مَن یُرِدْ فِیهِ بِإلْحَادٍ بِظُلْمٍ»: هرکس در آنجا از روی ستم مرتکب کجروی و انحراف شود. هرکس در آنجا منحرفانه و ستمگرانه مرتکب هرگونه گناهی شود. مفعول فعل (یُرِدْ) یا محذوف است که (شَیْئاً) است، و حرف (ب) برای ملابسه میباشد، یا این که این حرف زائد است و إلحاد مفعول است. (بِظُلْمٍ) حال یا بدل (بِإلْحادٍ) بوده و جنبه تأکید را دارد.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)