Selected
Original Text
Mostafa Khorramdel
Abdullah Yusuf Ali
Abdul Majid Daryabadi
Abul Ala Maududi
Ahmed Ali
Ahmed Raza Khan
A. J. Arberry
Ali Quli Qarai
Hasan al-Fatih Qaribullah and Ahmad Darwish
Mohammad Habib Shakir
Mohammed Marmaduke William Pickthall
Muhammad Sarwar
Muhammad Taqi-ud-Din al-Hilali and Muhammad Muhsin Khan
Safi-ur-Rahman al-Mubarakpuri
Saheeh International
Talal Itani
Transliteration
Wahiduddin Khan
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.
44:1
حمٓ
44:1
حا. میم. [[«حم»: از حروف مقطّعه است (نگا: بقره / 1).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:2
وَٱلْكِتَـٰبِ ٱلْمُبِينِ
44:2
سوگند به قرآن! که روشن و روشنگر است. [[«الْکِتَابِ الْمُبِینِ»: (نگا: یوسف / 1، شعراء / 2، یس / 69).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:3
إِنَّآ أَنزَلْنَـٰهُ فِى لَيْلَةٍ مُّبَـٰرَكَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ
44:3
ما قرآن را در شب پرخیر و برکتی فرو فرستادهایم. ما همواره بیمدهنده (ی کافران و مشرکان و ظالمان، با ارسال پیغمبران به سویشان) بودهایم (و کتابها برایشان فرو فرستادهایم. این قرآن هم آخرین حلقه از این سلسله است). [[«مُبَارَکَةٍ»: پر خیر و برکت. «لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ»: مراد شب قدر است که آغاز نزول وحی در آن بوده است (نگا: قدر / 1). شب قدر هم یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است (نگا: بقره / 185). قرآن به طور تدریجیدر طی 23 سال دعوت پیغمبر، برحسب شرائط و حوادث و نیازها نازل شده است (نگا: اسراء / 106، فرقان / 32، محمّد / 20، توبه / 127، طه / 114، قیامت / 16).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:4
فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ
44:4
در این شب مبارک، هرگونه کار حکیمانهای (که انسان را به حقیقت آشنا و به سعادت برساند، و او را از باطل و شقاوت دور گرداند، از سوی خدا) بیان و مقرّر گشته است. [[«یُفْرَقُ»: تفصیل و تبیین گشته است. بیان شده است. فعل (یُفْرَقُ) مضارع و در اینجا در معنی ماضی است؛ در زبان عربی و در قرآن چنین استعمالی فراوان است. برای مثال مراجعه شود به افعال (یَقُولَ) در بقره / 214، (تَمْشی) در طه / 40، (تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ) در احزاب / 26، (یَری) در نجم / 12، (تُجَادِلُکَ) در مجادله / 1، و (تَنَزَّلُ) در قدر / 4 ... (نگا: المصحف المیسّر، تفسیر القرآن الکریم. شیح محمّدعبده، جزء عم، سوره قدر). «أَمْرٍ»: کار و بار دین و احکام آن که در (بقره / 185) بدان اشاره رفته است. فرمان. «حَکِیمٍ»: حکیمانه. پرحکمت. صفت (أَمْرٍ) است و برای تأکید وصف است نه تخصیص. همان گونه که گفته میشود: عسل شیرین، مشک خوشبو.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:5
أَمْرًا مِّنْ عِندِنَآ ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ
44:5
کار و باری که از سوی ما صادر و بدان دستور داده شده است (و در قرآن برای انسانها روانه گشته است و) ما فرستنده (ی محمّد و همهی انبیاء، و قرآن و همهی کتابهای آسمانی) بودهایم. [[«أَمْراً»: کار و بار. فرمان و دستور. حال ضمیر (ه) در فعل (أَنزَلْنَاهُ). در این صورت معنی چنین است: ما قرآن را فرو فرستادهایم، در حالی که کاری است از ناحیه ما و دستوری است از جانب ما. یا این که منصوب به اختصاص و مفعولبه است. (نَعْنی بِهذَا الأمْرِ أَمْراً حاصِلاً مِّنْ عِندِنَا) مراد ما از این کار یا فرمان، همان کار و فرمانی است که از سوی ما حاصل و صادر گشته است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:6
رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ ۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ
44:6
(این کار) به خاطر رحمتی از سوی پروردگارت (در حق انسانها) است. خدا شنوا و آگاه است. [[«رَحْمَةً»: مفعولله برای (أَنزَلْنَاهُ) یا برای (یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ) و یا برای هر دو است. یادآوری کلّی: مراد از آیات پیشین، بیان آغاز نزول قرآن، و تعیین زمان نزول آن است، و این که محتوای قرآن اوامر و نواهی حکیمانه الهی بوده، و هرچه برای سعادت انسانها مفید باشد در آن است، و قرآن رحمت برای ایشان است. بسیاری از مفسّران بزرگ فعل (یُفْرَقُ) را به معنی مضارع گرفتهاند، و (کُلُّ أَمْرٍ) را همه امور کار و بار این کره خاکی دانسته، و فرمودهاند که خداوند در شب قدر همه امور یکساله زمین و ساکنان آن را مقرّر و مشخّص میفرماید و احکام چنین مقدّراتی را از لوح محفوظ نقل و به دست فرشتگان مأمور اجرا احکام میسپارد. و به هر حال چنین شبی در حقیقت جشن انقلاب برای مسلمانان است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:7
رَبِّ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَآ ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ
44:7
(پروردگار تو) که پروردگار آسمانها و زمین و همهی چیزهائی است که در میان آن دو است. اگر شما طالب یقین و باورید (به این که خدا آفریدگار شما، روزیرسان بندگان، و به زیر فرمان کشانندهی خورشید و ماه است). [[«رَبِّ»: بدل از (رَبِّ) آیه قبلی است. «إِن کُنتُم مُّوقِنِینَ»: اگر اهل یقین و باورید. یعنی اگر چنان که میگوئید خدا آفریدگار ما و روزیرسان بندگان، و به زیر فرمان کشاننده خورشید و ماه است (نگا: عنکبوت / 61 - 63). اگر شما طالب یقین هستید، راه این است که درباره این چیز بیندیشید (نگا: انعام / 75، شعراء / 24، ذاریات / 20).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:8
لَآ إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْىِۦ وَيُمِيتُ ۖ رَبُّكُمْ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلْأَوَّلِينَ
44:8
جز او خدائی نیست، و او است که زنده میگرداند و میمیراند، و پروردگار شما و پروردگار پدران و نیاکان پیشین شما است. [[«رَبُّکُمْ»: واژه رَبُّ، خبر مبتدای محذوف است. «آبَائِکُمُ الأوَّلِینَ»: (نگا: مؤمنون / 24 و68 و83، شعراء / 26 و76).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:9
بَلْ هُمْ فِى شَكٍّ يَلْعَبُونَ
44:9
اصلاً مشرکان (درباره رسالت و دعوت آسمانی) در شکّ و تردیدند و (آن را، و کلاًّ زندگی را به) بازی میگیرند. [[«هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ»: (نگا: نساء / 157، هود / 62 و 110، ابراهیم / 9).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:10
فَٱرْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِى ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ
44:10
منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری را پدیدار میکند. [[«یَوْمَ»: قیامت. زمانی که برابر دعای پیغمبر، مشرکان قریش دچار قحطی و خشکسالی شدیدی شدند. «دُخَانٍ»: دود. مراد گرد و خاک حاصل از بیبارانی در فضا است، و یا دود در اینجا جنبه مجازی دارد و آسمان در نظر مردم گرسنه و تشنه و بلازده تیره و تار جلوهگر میشد.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:11
يَغْشَى ٱلنَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ
44:11
دودی که تمام مردم را فرا میگیرد. این همان عذاب دردناک عظیم است. [[«هذا»: این عذاب قیامت. این قحطی و خشکسالی شدید.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:12
رَّبَّنَا ٱكْشِفْ عَنَّا ٱلْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ
44:12
(مردم رو به درگاه خدا میکنند و میگویند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف گردان، ما ایمان آوردهایم (و به اشتباهات خود پی بردهایم). [[«الْعَذَابَ»: عذاب آخرت. قحطی و خشکسالی گریبانگیر قریش. «إِنَّا مُؤْمِنُونَ»: ما اینک از غفلت بدر آمدهایم و ایمان آوردهایم. ما ایمان میآوریم، یعنی تصمیم داریم که ایمان بیاوریم.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:13
أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَآءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ
44:13
کی بیداری برای آنان فایدهای دارد؟ قبلاً که پیغمبری (با رسالتی روشن و معجزاتی دالّ بر صداقتش، و زبان گویا و) بیانگر (قوانینی سرنوشتساز و سعادتبخش) به پیش آنان آمده بوده است. [[«أَنَّی»: کی؟ چگونه؟ «الذِّکْری»: بیداری. پندپذیری (نگا: انعام / 68 و 69 و 90، اعراف / 2، هود / 114 و 120). «مُبِینٌ»: روشن. روشنگر. «رَسُولٌ مُّبِینٌ»: پیغمبری که روشن بود که پیغمبر است. پیغمبری که رسالت او روشن و گویا بود. پیغمبری که حق و باطل را روشن و از هم جدا میکرد.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:14
ثُمَّ تَوَلَّوْا۟ عَنْهُ وَقَالُوا۟ مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ
44:14
سپس از او رویگردان شدند و گفتند: او دیوانهای (است که این مطالب توسّط دیگران بدو) آموخته شده است. [[«ثُمَّ»: بعد از آمدن چنین پیغمبری و شنیدن حقائق از او. «مُعَلَّمٌ»: تعلیم شده. یاد داده شده. «مَجنّونٌ»: (نگا: ذاریات / 52).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:15
إِنَّا كَاشِفُوا۟ ٱلْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَآئِدُونَ
44:15
اگر مدّت اندکی عذاب را (از شما) به دور داریم (و به دنیا برگردانیم) قطعاً شما (به کفر و شرک و فسق و فجور خود) برمیگردید. [[«إِنَّا کَاشِفُوا الْعَذَابِ ...»: این جمله، اگر مربوط به آخرت باشد، متضمّن معنی شرط است. ولی اگر راجع به دفع قحطی و خشکسالی و رفع بلا از قریش باشد، معنی چنین است: ما مدّت کمی عذاب را از شما به دور میگردانیم، ولی شما دوباره به کارهای زشت و پلشت و اذیّت و آزار مسلمانان دست مییازید.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:16
يَوْمَ نَبْطِشُ ٱلْبَطْشَةَ ٱلْكُبْرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ
44:16
روزی سخت بر آنان میتازیم، (و با چنین یورش تندیآنان را) به مجازات میرسانیم. [[«یَوْمَ»: روز قیامت. روز جنگ بدر. «نَبْطِشُ»: (نگا: اعراف / 195، شعراء / 130، زخرف / 8). «الْبَطْشَةَ الْکُبْری»: یورش تند، حمله شدید. مراد مجازات سخت است. یادآوری: برخی از مفسّران، از آیه 10 تا 16 را درباره عذاب دنیوی قریشیان میدانند، ولی بهتر است این آیات را راجع به آخرت بدانیم. به دو دلیل: الف - قریشیان بعد از فتح مکّه، ایمان آوردند و بیشتر آنان سالها و سالها به عنوان سپاهیان اسلام در راه خدا شمشیر زدند و کشتند و کشته شدند. ب - مفاهیم این آیات با آیات بسیار دیگری که مربوط به آخرت است، همآوا و هممعنی است (نگا: انعام / 27 - 31، سبأ / 51، ابراهیم / 44).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:17
۞ وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَآءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ
44:17
ما پیش از اینان، قوم فرعون را آزمودهایم. پیغمبر بزرگواری (به نام موسی) به نزدشان آمد. [[«فَتَنَّا»: آزمایش کردیم (نگا: انعام / 53، طه / 85، عنکبوت / 3، ص / 34). «کَرِیمٌ»: بزرگوار.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:18
أَنْ أَدُّوٓا۟ إِلَىَّ عِبَادَ ٱللَّهِ ۖ إِنِّى لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ
44:18
(موسی بدیشان گفت: ای فرعونیان!) بندگان خدا را به من بسپارید که من پیغمبر درستکاری برای شما هستم. [[«أَنْ»: این حرف برای تفسیر فعل مقدّری است و تقدیر چنین است: جِئْتُکُمْ أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبَادَ اللهِ. «أَدُّوا إِلَیَّ عِبَادَ اللهِ»: بندگان خدا را به من بسپارید. یعنی فرعونیان جلو بنیاسرائیل را نگیرند و ایشان را آزاد بگذارند (نگا: اعراف / 105، طه / 47، شعراء / 17).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:19
وَأَن لَّا تَعْلُوا۟ عَلَى ٱللَّهِ ۖ إِنِّىٓ ءَاتِيكُم بِسُلْطَـٰنٍ مُّبِينٍ
44:19
و بر خدا بزرگی نکنید و تکبّر نورزید (و ادّعای الوهیّت و ربوبیّت ننمائید و کارهائی انجام ندهید که با اصول بندگی شما سازگار نمیباشد). من دلیل روشنی (بر درستی گفتار و راستی پیغمبری خود) برای شما آوردهام. [[«لا تَعْلُوا»: تکبّر نورزید و بزرگی نکنید. طغیان و سرکشی نکنید (نگا: مؤمنون / 91، قصص / 4، اسراء / 4، نمل / 31). «سُلْطَانٍ»: دلیل و حجّت. معجزه.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:20
وَإِنِّى عُذْتُ بِرَبِّى وَرَبِّكُمْ أَن تَرْجُمُونِ
44:20
من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از این که بتوانید مرا سنگسار کنید. [[«عُذْتُ»: پناه بردهام. «تَرْجُمُونِ»: این که مرا سنگسار کنید. تکیه روی مسأله رجم، یعنی سنگسار کردن بدین خاطر است که اغلب پیغمبران و مردان خدا را بدین نحو تهدید به قتل نمودهاند (نگا: کهف / 20، یس / 18). از جمله: شعیب (نگا: هود / 91) و ابراهیم (نگا: مریم / 46) و نوح (نگا: شعراء / 116). رجْم، به معنی مطلق قَتْل نیز استعمال شده است (نگا: معجمالفاظ القرآن الکریم). لذا معنی دیگر (تَرْجُمُونِ) چنین است: این که مرا به قتل برسانید.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:21
وَإِن لَّمْ تُؤْمِنُوا۟ لِى فَٱعْتَزِلُونِ
44:21
اگر به من ایمان نمیآورید، از من کنارهگیری کنید و مرا نیازارید. [[«إِعْتَزِلُونِ»: از من کنارهگیری کنید و کاری به کارم نداشته باشید. دو چیز مراد موسی است: الف - فرعون و فرعونیان، او را نیازارند و آزادش بگذارند. ب - مزاحم ایمان آوردن مردم نشوند و سدّ راه دعوت نگردند.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:22
فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَـٰٓؤُلَآءِ قَوْمٌ مُّجْرِمُونَ
44:22
موسی (وقتی که از ایمان آوردن فرعون و فرعونیان و سایر کفّار و مشرکان مأیوس گردید، رو به درگاه خدا کرد و) پروردگار خود را به فریاد خواند و گفت: اینان مردم گنهکار (و کفرپیشه) هستند (و امیدی به هدایتشان باقی نمانده است. تو خود دانی که در حق ایشان چه میکنی). [[«دَعَا»: به فریاد خواند. ندا داد. «مُجْرِمُونَ»: گناهکاران. در اینجا مراد کافران است. «أَنَّ هؤُلآءِ»: حرف (ب) محذوف و اصل آن: بِأَنَّ هؤُلآءِ است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:23
فَأَسْرِ بِعِبَادِى لَيْلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ
44:23
(از سوی خدا بدو دستور داده شد: حال که چنین است) پس بندگان مرا شبانه کوچ بده (تا فرعون و فرعونیان دستشان به شما نرسد) چرا که تعقیب میگردید (و فرعون و لشکریانش دنبالتان مینمایند). [[«أَسْرِ بِعِبَادِی»: بندگانم را در شب کوچ حرکت بده. (نگا: هود / 81، حجر / 65، طه / 77، شعراء / 52). «لَیْلاً»: ذکر این واژه برای تأکید است. «مُتَّبَعُونَ»: تعقیبشوندگان.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:24
وَٱتْرُكِ ٱلْبَحْرَ رَهْوًا ۖ إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ
44:24
و دریا را (بعد از عبور از آن) گشوده واگذار. (تا آنان بدان وارد شوند). ایشان گروهی هستند که قطعاً غرق میگردند (و هلاک میشوند). [[«رَهْواً»: مصدر است و در معنی اسم فاعل، ساکن و آرام. گشاده. جدا شده. «أُتْرُکِ الْبَحْرَ رَهْواً»: دریا را باز و گشاده به حال خود بگذار. از دریا با آرامش خاطر عبور کن و بدون دغدغه آن را به حال خود رها ساز (نگا: معجم الفاظ القرآن الکریم). دریا را آرام بگذار و مجدّدا بدان عصا مزن و فرمان متّصل شدن مده. (رَهْواً) حال (الْبَحْرَ) یا حال ضمیر مستتر در (أُتْرُکْ) است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:25
كَمْ تَرَكُوا۟ مِن جَنَّـٰتٍ وَعُيُونٍ
44:25
چه باغها و چشمهسارهای زیادی از خود به جای گذاشتند! [[«کَمْ»: چه زیاد! بسیار فراوان.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:26
وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ
44:26
و کشتزارها و اقامتگاههای جالب و گرانبهائی را. [[«مَقَامٍ»: اقامتگاه. جایگاه. مراد کاخها و قصرها و ویلاها و منزلها است. «کَرِیمٍ»: پرارزش و گرانبها.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:27
وَنَعْمَةٍ كَانُوا۟ فِيهَا فَـٰكِهِينَ
44:27
و نعمتهای فراوان (دیگری) که در آن شادان و با ناز و نعمت زندگی میکردند. [[«فَاکِهینَ»: در ناز و نعمت بسربرندگان. متنعّمان (نگا: یس / 55).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:28
كَذَٰلِكَ ۖ وَأَوْرَثْنَـٰهَا قَوْمًا ءَاخَرِينَ
44:28
این چنین بود (ماجرای آنان) و ما همهی این نعمتها را به قوم دیگری دادیم (بدون دردسر و خون جگر). [[«أَوْرَثْنَاهَا»: (نگا: شعراء / 59). «قَوْماً آخَرِینَ»: گروه دیگری. مراد بنیاسرائیل است (نگا: مرجع سابق).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:29
فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلْأَرْضُ وَمَا كَانُوا۟ مُنظَرِينَ
44:29
نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه بدیشان مهلتی داده شد (تا چند صباحی بمانند و توبه کنند و به جبران گذشتهها بپردازند). [[«فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمْ ...»: عربها هنگامی که میخواهند اهمّیّت مقام مردهای را نشان دهند، میگویند: آسمان و زمین بر او گریه کردند. خورشید کسوف کرد و ماه خسوف. آذرخش آسمان و باد وزان بر او گریستند و ... یا این که در اینجا مضاف محذوف است که (اهل) است. یعنی: به سبب حقارت فرعون و فرعونیان، در آسمان و زمین کسی برای ایشان دلسوزی نکرد و قطره اشکی نریخت. «مُنظَرِینَ»: مهلت دادهشدگان (نگا: اعراف / 15، حجر / 8 و 37).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:30
وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِىٓ إِسْرَٰٓءِيلَ مِنَ ٱلْعَذَابِ ٱلْمُهِينِ
44:30
ما بنیاسرائیل را از عذاب خوارکننده رهائی بخشیدیم. [[«الْعَذَابِ الْمُهِینِ»: (نگا: بقره / 90، آلعمران / 178، نساء / 14). این عذاب ذلّتبار، عبارت بود از: شکنجههای سخت و طاقتفرسای جسمی و روحی، کشتن پسران، و زنده نگاه داشتن دختران برای خدمتکاری و هوسرانی، بیگاری و کارهای بسیار سنگین و ...]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:31
مِن فِرْعَوْنَ ۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَالِيًا مِّنَ ٱلْمُسْرِفِينَ
44:31
(ایشان را نجات دادیم) از فرعون. کسی که بر دیگران بزرگی میفروخت و ستمگری مینمود، و از زمرهی تبهکارانی بود که ظلم و فساد را از حدّ میگذرانند. [[«عَالِیاً»: متکبّر. برتری جوی متجاوز (نگا: یونس / 83، مؤمنون / 46، ص / 75).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:32
وَلَقَدِ ٱخْتَرْنَـٰهُمْ عَلَىٰ عِلْمٍ عَلَى ٱلْعَـٰلَمِينَ
44:32
ما بنیاسرائیل را آگاهانه (و با شناختی که از ایشان داشتیم، در آن عصر و زمان) برگزیدیم و بر جهانیان برتری دادیم (و آنان را ملّت گزیدهی عصر خویش کردیم). [[«إِخْتَرْنَاهُمْ»: ایشان را برگزیدیم و امت منتخب کردیم. «عَلی عِلْمٍ»: آگاهانه. از روی شناخت. یعنی خدا میدانست که بنیاسرائیل مردمان مؤمنی بودند و استحقاق گزینش داشتند، و دیگران اغلب بتپرست و اهل فسق و فجور بودند. ولی بعدها راه خلاف و نزاع در پیش گرفتند و از صراط مستقیم منحرف شدند (نگا: آلعمران / 105، یونس / 93، جاثیه / 17) و خداوند برای همیشه کسانی را بر ایشان گماشت که آنان را شکنجه سخت و عذاب بد برساند (نگا: اعراف / 167).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:33
وَءَاتَيْنَـٰهُم مِّنَ ٱلْـَٔايَـٰتِ مَا فِيهِ بَلَـٰٓؤٌا۟ مُّبِينٌ
44:33
ما معجزاتی را توسّط موسی بدیشان ارائه نمودیم که در آنها آزمایش آشکاری بود (برای ایشان، تا به محکّ زده شوند و روشن گردد چه کسانی عابد و شاکر، و چه افرادی کافر و فاجر خواهند شد). [[«الآیَاتِ»: معجزات. دلائل. «بَلآءٌ»: آزمایش.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:34
إِنَّ هَـٰٓؤُلَآءِ لَيَقُولُونَ
44:34
اینان میگویند: [[«هؤُلآءِ»: مشرکان و کفّار مکّه.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:35
إِنْ هِىَ إِلَّا مَوْتَتُنَا ٱلْأُولَىٰ وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِينَ
44:35
مرگ ما جز مرگ اوّل نیست (و بعد از آن) ما هرگز زنده نخواهیم شد. [[«هِیَ»: مرجع این ضمیر میتواند (الْمَوْتَةُ) باشد که از سیاق کلام استفاده میشود. یعنی: مَا الْمَوْتَةُ إِلاّ مَوْتَتُنَا الأُولی. یا (عاقِبَة) و یا (نِهایَة) باشد. یعنی: مَا عَاقِبَةُ أَمْرِنَا إِلاَّ الْمَوْتَةُ الأُولی. «مَوْتَتُنَا الأولی»: مرگ اوّل ما. مراد از واژه (أَوّل) یا مؤنّث آن (أُولی)، یک بار است؛ نه این که مراد یکم است که دوم و سوم و ... به دنبال داشته باشد. معنی این آیه با آیه 29 سوره انعام برابر است: وَ قَالُوا إِنْ هِیَ إِلاّ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَ مَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ. «بِمُنشَرِینَ»: زنده شدگان. برانگیخته شدگان.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:36
فَأْتُوا۟ بِـَٔابَآئِنَآ إِن كُنتُمْ صَـٰدِقِينَ
44:36
(ای محمّد و ای مؤمنان!) اگر راست میگوئید (که بعد از مرگ حیاتی در کار است، از خدا بخواهید) پدران و نیاکان ما را (زنده گرداند و آنان را) نزد ما بیاورید (تا بر صدق گفتار شما گواهی دهند). [[«فَأْتُوا بِآبَآئِنَا ...»: پدران و نیاکان مرده ما را زنده گردانید و به نزد ما بیاورید.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:37
أَهُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ أَهْلَكْنَـٰهُمْ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا۟ مُجْرِمِينَ
44:37
آیا آنان بهترند (و از ثروت و قدرت و دبدبه و کوکبهی بیشتری برخوردارند) یا قوم تُبّع (که ملوک و شاهان یمن بودند و در همسایگی ایشان میزیستند) و کسانی که پیش از آنان بودند؟ (همچون قبائل نوح و عاد و ثمود). ما آنان را در گذشته هلاک ساختهایم چون مجرم و گناهکار بودهاند. [[«تُبَّعٍ»: تُبّع حِمْیَری، یکی از شاهان یمن و مرد صالحی بوده است. داستان قوم او برای اهل مکّه روشن و شناخته بود (نگا: المصحف المیسّر). قوم تُبّع جمعیّتی بودند با قدرت و نیروی فراوان و حکومت پهناور و گسترده. تُبّع یک لقب عمومی برای ملوک و شاهان یمن بوده است (نگا: تفسیر نمونه). «قَوْمُ تُبَّعٍ»: (نگا: / 14).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:38
وَمَا خَلَقْنَا ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَـٰعِبِينَ
44:38
ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است بیهوده و بیهدف نیافریدهایم. (جهان دالانی است به سوی جهان عظیم و ابدی آخرت که پشت سر این جهان قرار دارد). [[«وَ مَا خَلَقْنَا ...»: (نگا: انبیاء / 16، ص / 27).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:39
مَا خَلَقْنَـٰهُمَآ إِلَّا بِٱلْحَقِّ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
44:39
ما آن دو را جز به حق نیافریدهایم (و جهان را بدین نظم و نظام شگفت بیهوده و بیحکمت درست نکردهایم) ولیکن غالب ایشان (گوش شنوا و چشم بینا ندارند، و حقائق را نمیشنوند و این همه نقش عجب را بر در و دیوار وجود نمیبینند، و در حقیقت) نمیفهمند. [[«مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلاّ بِالْحَقِّ»: (نگا: حجر / 85، ص / 27).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:40
إِنَّ يَوْمَ ٱلْفَصْلِ مِيقَـٰتُهُمْ أَجْمَعِينَ
44:40
روز داوری (و قضاوت بین افراد برحق و افراد ناحق که قیامت است) وعدهگاه همهی آنان است. [[«یَوْمَ الْفَصْلِ»: روز داوری میان محِقّ و مبطل. روز جدائی بین حق و باطل (نگا: صافّات / 21).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:41
يَوْمَ لَا يُغْنِى مَوْلًى عَن مَّوْلًى شَيْـًٔا وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
44:41
آن روزی که هیچ خویشی و دوستی کمترین کمکی به خویش و دوست خود نمیکند، و به هیچ وجه (مردمان از سوی همدیگر همکاری و) یاری نمیگردند. [[«لا یُغْنِی»: سودی نمیرساند. بینیاز نمیگرداند (نگا: یونس / 36، یوسف / 68، مریم / 42). «مَوْلیً»: هر کس که با انسان رابطه و پیوند داشته باشد. از قبیل: دوست، خویشاوند، رئیس، همپیمان، و ...]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:42
إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُ ۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
44:42
مگر کسی که خدا بدو مرحمت کند (و از او درگذرد و از شفاعت خوبان بهرهمندش گرداند) چرا که خداوند باعزّت و توانا و بامحبّت و مهربان است. [[«الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ»: اشاره به رحمت در عین قدرت خداوند ذوالجلال است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:43
إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ
44:43
قطعاً درخت زقّوم. [[«الزَّقُّومِ»: درختی تلخ و بدبو (نگا: صافّات / 62).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:44
طَعَامُ ٱلْأَثِيمِ
44:44
خوراک گناهکاران است. [[«الأَثِیمِ»: بسیار گناهکار (نگا: بقره / 276، نساء / 107، شعراء / 222).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:45
كَٱلْمُهْلِ يَغْلِى فِى ٱلْبُطُونِ
44:45
همچون فلز گداخته در شکمها میجوشد. [[«الْمُهْلِ»: فلز گداخته (نگا: کهف / 29، معارج / 8). «یَغْلی»: میجوشد.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:46
كَغَلْىِ ٱلْحَمِيمِ
44:46
جوششی همچون آب گرم و داغ. [[«الْحَمِیمِ»: آب بسیار گرم و پرحرارت (نگا: انعام / 70، یونس / 4، حجّ / 19).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:47
خُذُوهُ فَٱعْتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلْجَحِيمِ
44:47
(به مأموران دوزخ فرمان داده میشود:) این کافر فاجر را بگیرید و به میان دوزخ پرتابش کنید. [[«فَاعْتِلُوهُ»: او را روی زمین بکشید. او را پرت کنید. از ماده (عتل). «سَوَآءِ»: وسط (نگا: بقره / 108، صافّات / 55).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:48
ثُمَّ صُبُّوا۟ فَوْقَ رَأْسِهِۦ مِنْ عَذَابِ ٱلْحَمِيمِ
44:48
سپس بر سر او آب جوشان بریزید (تا بر عذاب و دردش افزوده گردد). [[«صُبُّوا»: بریزید. «عَذَابِ الْحَمِیمِ»: عذاب آب جوشان و بسیار گرم.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:49
ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْكَرِيمُ
44:49
بچش که تو زوردار و بزرگواری! [[«ذُِْ»: بچش. «إِنَّکَ أَنْتَ ...»: جنبه استهزاء دارد. یعنی بچش که تو عزیز و مقتدر در میان قوم و قبیله خود، و بزرگوار و نجیب در میان حسب و نسب خویش بودی.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:50
إِنَّ هَـٰذَا مَا كُنتُم بِهِۦ تَمْتَرُونَ
44:50
این (عذابی که هماینک میبینید و لمسش میکنید) همان چیزی است که پیوسته درباره آن شکّ و تردید میکردید. [[«کُنتُمْ ... تَمْتَرُونَ»: شکّ میکردید (نگا: انعام / 2، حجر / 63، مریم / 34).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:51
إِنَّ ٱلْمُتَّقِينَ فِى مَقَامٍ أَمِينٍ
44:51
پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند. [[«أَمِینٍ»: بدون ترس و خوف. دارای امن و امان.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:52
فِى جَنَّـٰتٍ وَعُيُونٍ
44:52
در میان باغها و چشمهسارها. [[«فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ»: بدل از (فی مَقامٍ أَمینٍ) است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:53
يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَـٰبِلِينَ
44:53
آنان لباسهائی از حریر نازک و ضخیم میپوشند، و در مقابل یکدیگر مینشینند (و به شادی میپردازند). [[«سُندُسٍ»: پارچههای ابریشمی نازک و لطیف. «إِسْتَبْرَقٍ»: پارچههای ابریشمی ضخیم و درخشان (نگا: کهف / 31).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:54
كَذَٰلِكَ وَزَوَّجْنَـٰهُم بِحُورٍ عِينٍ
44:54
بهشتیان این چنین هستند و زنان بهشتی سیاهچشم با چشمان درشت را نیز به همسری آنان درمیآوریم. [[«کَذلِکَ»: این چنینند. آن گونهاند که به توصیف درنمیآیند. «حُورٍ»: جمع حَوْراء، زنان سیاهچشم «عینٍ»: جمع عَیْناء، زنان درشتچشم.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:55
يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَـٰكِهَةٍ ءَامِنِينَ
44:55
آنان در آنجا هر میوهای را که بخواهند (با کمال راحت) میطلبند (و مشکلاتی که در بهرهگیری از میوههای دنیا وجود دارد برای آنان وجود نخواهد داشت، و از بیماریها و ناراحتیهائی که گاه بر اثر خوردن میوهها در این دنیا پیدا میشود در آنجا وجود ندارد، و همچنین بیمی از فساد و کمبود و فنای آنها نیست) و از هر نظر در امانند. [[«آمِنِینَ»: در امن و امان. حال ضمیر (و) در فعل (یَدْعُونَ) است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:56
لَا يَذُوقُونَ فِيهَا ٱلْمَوْتَ إِلَّا ٱلْمَوْتَةَ ٱلْأُولَىٰ ۖ وَوَقَىٰهُمْ عَذَابَ ٱلْجَحِيمِ
44:56
آنان هرگز در آنجا مرگی جز همان مرگ نخستین (که در دنیا چشیدهاند و بعد از آن زنده شدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنان را از عذاب دوزخ به دور و محفوظ داشته است. [[«الْمَوْتَةَ الأُولی»: مراد مرگ بعد از فرا رسیدن اجل در دنیا است.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:57
فَضْلًا مِّن رَّبِّكَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ
44:57
همهی اینها فضل و بخششی از سوی پروردگار تو است. این رستگاری و خوشبختی بزرگی است (که شامل حال پرهیزگاران میشود). [[«فَضْلاً»: مفعولله، و یا مفعولمطلق فعل محذوفیاست. فَضَّلَهُمْ فَضْلاً.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:58
فَإِنَّمَا يَسَّرْنَـٰهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
44:58
ما قرآن را به زبان تو (که عربی است نازل و) آسان کردهایم تا آنان (آن رابفهمند و بیاموزند و) پند گیرند. [[«یَسَّرْنَاهُ»: (نگا: قمر / 17 و 22 و 32 و 40) «بِلِسَانِکَ»: (نگا: مریم / 97).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
44:59
فَٱرْتَقِبْ إِنَّهُم مُّرْتَقِبُونَ
44:59
تو منتظر (وعدههای الهی در زمینهی پیروزی بر کفّار، و منتظر مجازات دردناک الهی دربارهی این قوم لجوج و ستمگر) باش که آنان منتظر (ناکامی تو و شکست دعوت تو) هستند. [[«إِرْتَقِبْ»: بنگر و منتظر باش. «مُرْتَقِبُونَ»: منتظران و نگرندگان (نگا: سجده / 30، طور / 30 و 31)]] - Mostafa Khorramdel (Persian)