Selected
Original Text
Mostafa Khorramdel
Abdullah Yusuf Ali
Abdul Majid Daryabadi
Abul Ala Maududi
Ahmed Ali
Ahmed Raza Khan
A. J. Arberry
Ali Quli Qarai
Hasan al-Fatih Qaribullah and Ahmad Darwish
Mohammad Habib Shakir
Mohammed Marmaduke William Pickthall
Muhammad Sarwar
Muhammad Taqi-ud-Din al-Hilali and Muhammad Muhsin Khan
Safi-ur-Rahman al-Mubarakpuri
Saheeh International
Talal Itani
Transliteration
Wahiduddin Khan
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.
105:1
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَـٰبِ ٱلْفِيلِ
105:1
آیا نشنیدهای که پروردگار تو با فیلداران چه کرده است و چه بر سر ایشان آورده است؟ [[«أَلَمْ تَرَ؟»: آیا ندیدهای؟ مراد از دیدن، شنیدن و باخبر شدن است (نگا: بقره / 243 و 246 و 258، فجر / 6). مخاطب هرچند پیغمبر است، ولی مراد عموم مردم است. «أَصْحَابِ»: جمع صاحِب، دارندگان. «الْفِیلِ»: فیل اسم جنس و در معنی جمع است. «أَصْحَابِ الْفِیلِ»: فیلداران. مراد سپاه حبشه است که به سرداری ابرهه برای تخریب کعبه به سوی مکّه حرکت کردند و فیلهائی را به همراه داشتند. علّت حمله این بود که حبشیها که بر یمن فرمانروائی میکردند، چون توجّه مردم را به کعبه دیدند، کلیسائی را در صنعاء ساختند تا توجّه مردمان جزیرةالعرب را بدان جلب کنند و آنجا را مرکز عبادت و تجارت نمایند، ولیکن مکّه همچنان کانون پرستش ماند. در سرزمین، «مغمس» نزدیک مکّه سپاه ابرهه از سوی دستههای پرندگان مورد هجوم قرار گرفت و فیلهای عظیمالجثّه با پرندگان ضعیفی از پای درآمدند.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
105:2
أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِى تَضْلِيلٍ
105:2
مگر نیرنگ ایشان را تباه و باطل نگردانده است. [[«تَضْلِیلٍ»: سردرگم نمودن و از هدف منحرف کردن. باطل و تباه ساختن.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
105:3
وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ
105:3
و مگر پرندگان را گروه گروه بر سر آنان نفرستاده است؟ [[«وَ أَرْسَلَ ...»: واو حرف عطف است و (أَرْسَلَ) عطف بر (أَلَمْ یَجْعَلْ) است. مراد از استفهام، تقریر و بیان است. یعنی، بلی که پرندگانی را گروه گروه بر سر ایشان فرستاده است. «طَیْراً»: پرندگان. اسم جنس جمعی است. «أَبَابِیلَ»: دسته دسته. گروه گروه. جمع مکسّری است که مفرد آن به کار نمیرود. هرچند که برخی مفرد آن را إِبّالَة و بعضی أَبابِلَة دانستهاند. حال (طَیْراً) است. این واژه برخلاف آنچه بر سر زبانها و مشهور است، اسم خاص هیچ یک از پرندگان نمیباشد.]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
105:4
تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ
105:4
آن پرندگان به سوی فیلداران سنگهای کوچکی از سنگْ گِل را میانداختند (و به سویشان نشانه میرفتند). [[«حِجَارَةٍ»: سنگ کوچک و ناچیزی. تنوین آن برای تحقیر است. «سِجِّیلٍ»: گِل متحجّر. سنگْ گِل (نگا: هود / 82، حجر / 74).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)
105:5
فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍۭ
105:5
و ایشان را همچون برگ آفتزده (ی کشتزار، سوراخ سوراخ و نابود) میکردند. [[«عَصْفٍ»: برگ گندم و جو و غیره. کاه (نگا: رحمن / 12). «مَأْکُولٍ»: آفتزده و کرم خورده. خورده شده. «عَصْفٍ مَّأْکُولٍ»: برگ آفتزده و کرم خورده. برگ جویده شده و از دهان حیوانات افتاده. برگی که دانه آن خورده شده و به صورت کاه درآمده باشد (نگا: روحالبیان).]] - Mostafa Khorramdel (Persian)